توسعه در صنعت فولاد متوازن نیست
رئیس انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران در همایش «توسعه متوازن و پایدار صنعت آهن و فولاد ایران» گفت: توسعه در صنعت فولاد کشور متوازن نیست و سعی داریم با برگزاری مستمر همایش «توسعه متوازن و پایدار صنعت آهن و فولاد ایران» در اصفهان این مشکل را برطرف کنیم.
بهرام سبحانی در همایش «توسعه متوازن و پایدار صنعت آهن و فولاد ایران» در اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی اصفهان با بیان اینکه در زنجیره آهن و فولاد کشور توسعههای زیادی داریم و هر شرکتی متناسب با توان مالی خود و شرایط محیطی در حال توسعه است، اظهار کرد: توسعه نامتوازن مشکلی است که وقتی مدیریت متمرکز زنجیره فولاد از وزارت صمت و شرکت ایمیدرو خارج شد و هرکدام از شرکتها راه خود را رفتند، به وجود آمده است.
وی افزود: معمولاً توسعه پایدار را مبتنی بر حفظ و رعایت مسائل زیستمحیطی میدانند، درحالیکه همه ماجرا این نیست. اینکه ما یک سال ۷ میلیون تن گندله در واحدهای تولیدی داشته و سال بعد دچار کمبود گندله باشیم نشانه توسعه ناپایدار است و این چرخه در حال تکرار است؛ ازاینرو ما برگزاری این همایش را در قالب پنلهای تخصصی در دستور کار قرار دادیم تا مسائل را آسیبشناسی کنیم.
رئیس انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران با بیان اینکه این همایش در قالب چهار پنل تخصصی برگزار میشود تا راهی برای توسعه متوازن فولاد در کشور بگشاید و از این طریق نقشه راهی برای توسعه پایدار تهیه شود، ادامه داد: امیدواریم گوش شنوایی برای شنیدن این راهکارها باشد.
در ادامه همایش و حاشیه برگزاری آن برخی از نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی، معاونان فولاد مبارکه، رئیس خانه معدن ایران و اتاق بازرگانی، دبیر علمی همایش، عضو شورای عالی سیاستهای کلی اصل ۴۴ قانون اساسی و… در بیاناتی دیدگاههای خود در خصوص مشکلات صنعت فولاد و راهکارهای آن را بیان کردند. خلاصه این سخنان را در ادامه میخوانید.
مهدی طغیانی، نماینده مردم اصفهان در مجلس شورای اسلامی، در نخستین پنل تخصصی همایش با عنوان «سیاستگذاری و نظام حکمرانی در توسعه پایدار و متوازن صنعت آهن و فولاد ایران»: عمده مشکلات کشور از عدم انسجام در حکمرانی ایجاد میشود
موضوع حکمرانی در همه زمینهها باید مورد توجه قرار گیرد، زیرا آثار و تبعات غلط آن برای همه زیرمجموعهها خواهد بود و به توسعه ناپایدار دامن خواهد زد.
برای نمونه توسعه ناپایدار در اصفهان، عوارض خود را در خشکی زایندهرود و محیطزیست نشان داده و دلیل آن نیز حکمرانی غلط در منابع آبی کشور است. البته کاستیهایی وجود داشته؛ اما هرکدام از این اجزا و زیرنظامها به یکدیگر متصلاند.
در واقع برای هیچکدام از این موارد تدبیری اندیشیده نشده و آثار این امر در سایر زیرنظامها نشان داده میشود. میتوان گفت عمده مشکلات نیز از نبودِ انسجام در حکمرانی کشور است. حکمرانی خوب زمانی اتفاق میافتد که به قواعد علم و دانش متکی باشد و به تناسب اقتصاد، تولید شکل گیرد.
درعینحال که با کاهش شدید تولید گاز و عدم سرمایهگذاری جدی در این حوزه مواجهیم، طرحهای توسعه فزاینده در فولاد شکل میگیرد یا در بخش در کشاورزی توسعه گلخانه انجام میشود.
با توجه به صحبتهای وزیر نفت مبنی بر نیاز ۲۰ میلیارد دلاری برای حفظ همین سطح از تولید، حتی تأمین این مقدار سرمایه، برای نگهداشت و نه توسعه، از طریق سرمایهگذاری به راحتی دستیافتنی نیست.
بیتوجهی به قوانین و مشارکت ذینفعان در تصمیمگیریها از دیگر مشکلات است
بیتوجهی به قوانین از دیگر مشکلات است. البته قوانین خوبی وضع میشود، اما قائل به اجرای آنها نیستیم. سیاستگذاران باید بدانند که برای جبران سرمایهگذاری در یک بخش، خود آن بخش باید به سرمایهگذار اطلاعرسانی کند.
مشارکت ذینفعان در تصمیمگیریها یکی از مسائل دیگر است. زوایای پنهان تصمیمگیریها توسط همین ذینفعان مشخص میشود و این در حالی است که این زوایای پنهان با تأخیر اعلام میشود.
کارایی و اثربخشی از دیگر ابعاد است و مهمترین مسئله توجه به قواعد اقتصادی است که قیمتهای نسبی اولین فاکتور آن است.
بسیاری از موارد مطرحشده در این همایش، قبل از اینکه بحرانزا شود، قابلیت حلوفصل دارد؛ مانند موضوع ارز که بالاخره بانک مرکزی همراه شد و امیدواریم تنظیم برق را هم پیش ببریم.
حامد یزدیان، نماینده مردم اصفهان در مجلس شورای اسلامی، در پنل تخصصی همایش با عنوان «چالشهای زیرساخت و انرژی در توسعه پایدار و متوازن صنعت آهن و فولاد ایران»: با اعداد و ارقام میتوان اثبات کرد صنایع متهم اصلی مصرف آب در کشور نیستند
نقشه راه آب کشور نشان میدهد که در افق ۱۴۲۰ مصرف سرانه کشاورزی کاهش مییابد و سهم صنعت بیشتر میشود؛ چراکه در کشورهای درحالتوسعه با توجه به منافع اقتصادی صنایع، باید آب بیشتری به این بخش تخصیص یابد.
موضوع آب و مباحث آن ابعاد مختلفی دارد و برنامه هفتم توسعه در این موضوع سنجشهای کمّی خوبی ارائه داده و از کلیگویی اجتناب کرده و در واقع به مهمترین بحث، یعنی «بهرهوری» پرداخته است.
برنامه هفتم توسعه فصلی برای بهرهبرداری آب دارد و تکالیفی را برای دولت تعریف کرده است. طبق آمار، مصرف آب در سال ۱۳۹۹، میزان مصرف آب در بخش کشاورزی ۸۷ درصد، در بخش صنعت ۴ درصد و در بخش شرب ۹ درصد است.
همچنین در برنامه هفتم توسعه بیان شده که صنایع از بهرهگیری از آبهای سطحی و خام منع شوند و در مقابل، از پساب استفاده کنند. البته نمیتوان برای کل کشور راهحلهای مشترک مطرح کرد؛ زیرا عملاً در آینده برای برداشت از پساب مجدداً دچار چالش خواهیم شد.
در افکار عمومی صنایع متهم اصلی مصرف آب هستند و حساسیت زیادی بهویژه در حوزه زایندهرود وجود دارد. هرچند که با اعداد و ارقام میتوان خلاف آن را اثبات کرد؛ اما متأسفانه عدم شفافیت در آمار و اطلاعات باعث این اتهامات شده است.
محمد ناظمی هرندی، معاون تکنولوژی شرکت فولاد مبارکه، در پنل تخصصی همایش با عنوان «نقش ارتقای تکنولوژی و هوشمندسازی در توسعه پایدار و متوازن صنعت آهن و فولاد ایران» و در حاشیه همایش در مصاحبه با خبرنگاران: پایداری توفیقات فولاد مبارکه وابسته به نگاه یکپارچه در حوزه تکنولوژی است
یکی از دلایل موفقیت فولاد مبارکه از ابتدای تأسیس تاکنون توجه به مفهوم تکنولوژی، آن هم به معنای جامع و یکپارچه آن است و سی سال این نگاه فولاد مبارکه منجر به موفقیت شده است. البته ادامه روند توفیقات نیاز به سه محرک تحول دیجیتال، فولاد سبز و مزیت رقابتی دارد.
موضوع این پنل با وجود چالشهای بسیاری که صنایع با آن درگیرند، به عدمتوازن و ناترازی مربوط نیست و بهنوعی پاسخ آن قابل حصول در ابعاد کلان است.
تکنولوژی به مجموعه نرمافزارها و سختافزارها گفته میشود و در تعاریف امروزی، آنچه از تجهیز، ابزار، سیستم، برنامه و دانش و مهارت را شامل میشود و به اهداف و تولید محصولات کمک میکند، تکنولوژی تلقی میشود.
برای پیشرفت و تحقق مفهوم تکنولوژی بیش از هزار نفر در ایتالیا آموزش دیدند و پایداری توفیق در این حوزه وابسته به نگاه یکپارچه به حوزه تکنولوژی است.
ادامه روند موفقیتآمیز فولاد مبارکه نیازمند سه محرک در این حوزه است
ادامه این روند نیاز به سه محرک دارد. اولین محرک، مفهوم جامع تکنولوژی است و امروزه با رویکرد هوش مصنوعی و تحول دیجیتال دنبال میشود. الزامات زیستمحیطی و صنعت سبز از دیگر محرکها به شمار میرود که ما را مجبور میکند ارتقا و تغییر در تکنولوژی را رقم بزنیم. سومین محرک مزیت رقابتی است که برای ادامه مطلوب روند باید به تولیدی برسیم که در کمیت، کیفیت و قیمت قابلرقابت باشد تا در مسیر درستی حرکت کنیم. در واقع نیاز است که متناسب با شرایط گام دوم فولاد مبارکه حرکت کنیم و برای دستیابی به این اهداف گریزی بهجز تحول دیجیتال نیست. در مفهوم تحول دیجیتال سازمانها اغلب با چالشهایی همچون نگاههای فرهنگی، مقاومتها و تعصبها روبهرو میشوند. مزیتی که در فولاد مبارکه داشتیم این بود که مفهوم تحول از اوایل دهه ۸۰ که آغاز شد، برای آن پذیرش نسبی وجود داشت، بدون آنکه نیاز فوری به آن احساس شود.
برای تداوم این روند بستر عمومی فراهم بود، هرچند آشنایی کافی با مفهوم مشخص تحول دیجیتال وجود نداشت و فراتر از یک تکنولوژی صرف به آن نگاه میکردند. استراتژیهای سازمان و نوع نگاه مدیران و کارشناسان مورد توجه قرار گرفت و آموزش این حوزه در لایههای مختلف سازمان نیز در نظر گرفته شد.
نبود اکوسیستم لازم برای پیادهسازی سریع تحول دیجیتال یکی از چالشهای موجود در آغاز این راه بود. هرچند همه افراد به ضرورت این موضوع اعتقاد داشتند؛ اما فولاد مبارکه یک شرکت فولادساز است و باید بازویی برای اجرای آن داشته باشد که این نقش را شرکت ایریسا ایفا کرد.
واقعیتهای محیطی پس از حمله سایبری به فولاد مبارکه باعث شد دستورالعملهای بهشدت محدودکنندهای دریافت کند و در این فضا بستههای لازم امنیتی نیز باید مورد توجه قرار گیرد.
برای ادامه روند موفقیتآمیز فولاد مبارکه باید بنا به اقتضای تغییرات تکنولوژی برای آینده تصمیمگیری کنیم
سازنده اصلی فولاد مبارکه یک مفهوم کامل از تکنولوژی را در فولاد مبارکه پیاده کرده است. مجموعهای از سختافزار، نرمافزار و مغزافزار در فولاد مبارکه پیاده شده و همین نگاه جامع موجب شده فولاد مبارکه در ۳۲ سال گذشته روند خوبی در بهرهبرداری طی کند و موفقیتهای مداوم شاخصی کسب نماید. اگر بخواهیم این مسیر را ادامه بدهیم، باید بنا به اقتضای تغییرات تکنولوژی برای آینده تصمیمگیری کنیم.
غلامرضا سلیمی، معاون بهرهبرداری فولاد مبارکه، در حاشیه همایش «توسعه متوازن و پایدار صنعت آهن و فولاد ایران»: تفکر مدیریتی در راستای استفاده حداکثری از ظرفیت تولید طی سه سال اخیر
طی چند سال اخیر، ناترازی منابع انرژی مانعی جدی برای تولید بوده و هرساله این محدودیتها شدیدتر میشود. حدود ۱۰ سال بود که ظرفیت تولید فولاد خام در فولاد مبارکه برای تولید ۷.۲ میلیون تن ایجاد شده بود، ولی محدودیت منابع انرژی مانع از به ظرفیت رساندن کارخانه میشد. در سه سال اخیر، تصمیماتی در حوزه مدیریتی اتخاذ شد که توانستیم در سال ۱۴۰۱ برای اولین بار به ۷.۲ میلیون تن تولید برسیم و در سال ۱۴۰۲ نیز از ظرفیت ۷.۲ میلیون تن عبور کنیم. یکی از دلایل این اتفاق، تفکر تولید و تفکر مدیریتی برای استفاده حداکثری از ظرفیت تولید بوده است.
همچنین ما در فولاد مبارکه به سمت تولید کیفیتر و کاهش ضایعات پیش رفتیم و بازده کیفی شرکت را ۵ تا ۶ درصد بهبود دادهایم و معنی آن چندین هزار میلیارد تومان ارزشافزوده اقتصادی است. در حوزه فولاد سبز هم فولاد مبارکه پرچمدار است و در دخیل کردن فناوریهای نوظهور در فرایند تولید هم برنامههای خوبی داریم.
حمیدرضا فولادگر، عضو شورای عالی سیاستهای کلی اصل ۴۴ قانون اساسی، در نخستین پنل تخصصی همایش، با عنوان «سیاستگذاری و نظام حکمرانی در توسعه پایدار و متوازن صنعت آهن و فولاد ایران»: صنایع برای سرمایهگذاری در نیروهای تجدیدپذیر برنامهریزی داشته باشند
صنایع باید برای سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر برنامهریزی داشته باشند و سرمایهگذاری خود را ادامه دهند. برق و آب و گاز با نرخهای گذشته برای صنایع حساب میشود و قرار است به سمت قیمت تمامشده رود. چالش انرژی نیز یکی از دغدغههای اصلی ماست. همچنین معتقدم زیرساختها و شبکههای حملونقل از چالشهای آینده صنایع معدنی و بهطور خاص آهن و فولاد است. علاوه بر این، زیرساختها و تأمین انرژی، شبکههای حملونقل و… از چالشهای آینده صنایع معدنی بهطور خاص آهن و فولاد است.
در خصوص حملونقل، از شبکه ریلی بهخوبی استفاده نمیشود و بار اصلی حملونقل صنایع بر دوش جادههاست. در برنامه هفتم توسعه، پیشنهادی برای رفع این مشکل مطرح شد؛ ولی با اما و اگرهایی همراه بود.
در سالهای اخیر، ناترازی انرژی بهوضوح احساس شده است؛ بهطوریکه در ۱۷ شهرک صنعتی، به دلیل محدودیتهای ناشی از کمبود انرژی، ساعتها قطعی برق داشتیم. این وضعیت بهخصوص بر زندگی روزمره مردم و واحدهای تجاری و صنعتی تأثیر گذاشته است. اگر این ناترازیها ادامه یابد، مردم احساس صرفهجویی نخواهند کرد و این موضوع میتواند به بحرانهای جدیتری منجر شود.
در این میان، صنایع معدنی نیز باید در این زمینه مشارکت بیشتری داشته باشند. اجرای طرحهای بزرگ برای احداث نیروگاهها یکی از راهحلهاست؛ اما باید بررسی کنیم که چرا سرمایهگذاری در این حوزه متوقف شده و چه موانعی بر سر راه توسعه وجود دارد.
قانونگذاری مناسب و راهاندازی نظام تنظیمگر مناسب میتواند به حل این مشکلات کمک کند. متأسفانه، در دولت دوازدهم، وزارت نیرو مسیر قبلی را ادامه داد و مانع از تصویب قوانین لازم شد.
در نهایت، من این چالشها را مطرح میکنم تا مدیران صنایع، بهویژه مدیرعاملان فولاد، با آگاهی بیشتری به آینده بنگرند و تدابیر لازم را اتخاذ کنند. ما نیازمند حمایتهای جدیتر از سوی دولت و بخش خصوصی هستیم تا بتوانیم بر مشکلات فائق آییم و صنعتی پایدار بسازیم.
محمدرضا بهرامن، نایبرئیس اتاق بازرگانی ایران و رئیس خانه معدن ایران، در نخستین پنل تخصصی همایش با عنوان «سیاستگذاری و نظام حکمرانی در توسعه پایدار و متوازن صنعت آهن و فولاد ایران»: تأمین و مدیریت سرمایه انسانی دغدغه صنعت و معدن است
تأمین سرمایه انسانی دغدغه حوزه صنعت و معدن است که باید برای مدیریت این موضوع نسخه واحدی در اختیار داشته باشیم، زیرا مدیریت در زمینه سرمایه انسانی نامطلوب است و قطعاً در آینده با چالش روبهرو خواهیم بود.
اصل مهم در جامعه امروزه نقص مدیریت در منابع انسانی و ناترازیهای انرژی است که نیاز به مدیریت جامع دارد.
اگر در ابتدای زنجیره، مشکلات مرتبط مانند حملونقل و یا ناترازی انرژی حل نشود، تا پایان زنجیره این مشکلات باقی خواهد ماند. در بخش ماشینآلات استانداردهای خاصی وجود دارد؛ اما سوخت استاندارد برای آنها در کشور موجود نیست؛ بنابراین باید سیستم ماشینآلات را تغییر داد. آیا مصلحت نیست که سوخت موردنیاز را وارد کنیم؟
رقمهای غیرمتعارفی در تقاضا و فراوری زنجیره فولاد وجود دارد. صنعت را باید از صفر تا صد دید و اگر بر آن مبنا تعاریف مشخصی نداشته باشیم، سرمایهها به هدر میرود. از سویی دیگر، بدون آمایش سرزمین در صنعت فولاد تصمیمسازی میشود که خود عامل بازدارنده برای توسعه این بخش است.
نگرانی برای اکتشافات نداریم، بلکه برای عملیات اکتشافات نگرانی وجود دارد. متأسفانه موضوع مدیریت در سرمایهگذاری را جدی نمیگیریم.
تأمین منابع انسانی دغدغه صنعت و معدن است. باید برای مدیریت این موضوع نسخه واحدی در اختیار داشته باشیم، زیرا مدیریت در زمینه سرمایه انسانی نامطلوب است و قطعاً در آینده با چالش روبهرو خواهیم بود.
امروز باید به کمک اقتصاد کشور برویم که بخش زیادی از این کار با حمایت بخش معدن صورت میگیرد و نتیجه آن حتی در سفره مردم قابلمشاهده است. برای اجرای برنامه هفتم توسعه به ۵۰ میلیارد دلار در بخش معدن نیاز است و تأمین همه آنها نیاز به سرمایهگذاری خارجی دارد.
تولیدات در بخش معدن مازاد است و باید برای آن برنامهریزی کرد. در شرایط موجود، برای تحقق توسعه اقتصادی باید تمام موارد و مشکلات را عنوان کرد و دانست که تحریم مالی بزرگترین آسیب را در این حوزه وارد کرده است.
امید امامی، مدیر امور معادن ایمیدرو، در دومین پنل تخصصی همایش، با عنوان «نقش تأمین مواد اولیه تولید و تجارت در توسعه پایدار و متوازن صنعت آهن و فولاد ایران»: بهرهوری پایین ماشینآلات بزرگترین چالش تولیدات معدنی است
بزرگترین چالش در زمینه تولیدات معدنی، بهرهوری پایین ماشینآلات است. متوسط عمر این ماشینآلات در کشور ۱۷ سال است؛ درحالیکه این عدد در دنیا ۵ سال است. دلیل سن بالای ماشینآلات معدنی در کشور هزینه کم انرژی است؛ اما باید بهعنوان یک الزام به سمت نوسازی ماشینآلات برویم.
باید استراتژی صنعت در کشور تدوین شود و در استراتژی صنعتی متناسب با بخش معدن باید تکتک صنایع فلزی، استراتژی را اجرایی کنند.
سالهای گذشته تأمین مواد اولیه در صنعت فولاد چالش بزرگتری بود که طی چند سال اخیر، به دلیل مشکلات انرژی، کمرنگ شد؛ اما بعد از رفع این چالشها، تأمین مواد اولیه میتواند مجدد به چالش تبدیل شود.
در واردات ماشینآلات بههمریختگی وجود دارد و هر مجموعه با یک برند به نتیجه میرسد و این یک چالش است؛ چراکه در زمینه خدمات پس از فروش دچار مشکل خواهند شد. تربیت نیروی ماهر نیز ضروری است که باید آموزش مهارتها را نهادهای آموزشی در دستور کار قرار دهند.
رسول خلیفه سلطانی، دبیر انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران، در دومین پنل تخصصی همایش، با عنوان «نقش تأمین مواد اولیه تولید و تجارت در توسعه پایدار و متوازن صنعت آهن و فولاد ایران»: آیندهپژوهی در صنعت فولاد موردتوجه باشد
آیندهپژوهی در صنعت فولاد باید موردتوجه باشد؛ چراکه امروز با رویههای موجود، در غفلت خواهیم ماند و باید آینده را ببینیم.
ارزش سالانه صنعت فولاد چیزی حدود ۴.۵ درصد GDP و حدود ۲۰ میلیارد دلار است. این به این معناست که این میزان تولید در کشور از واردات ۲۰ میلیارد دلار به کشور جلوگیری میکند و وابستگی خارجی ما به فولاد خیلی کم است.
ارزش سرمایهگذاری در زنجیره فولاد حدود ۲۰۰ میلیارد دلار است. ما ادعا میکنیم که به ۵ میلیارد دلار سرمایهگذاری خارجی رسیدیم که البته جای بحث دارد. ما افق ۱۰ میلیارد دلاری را برای صادرات فولاد دیدهایم و وقتی صنعت فولاد را با مابقی ظرفیتهای صنعتی کشور مقایسه کنیم، اعداد بسیار متفاوت و غیرقابل مقایسه است.
صنعت فولاد بهعنوان صنعت پیشران کشور دارای عارضههای زیادی است. باید حرف زد و به تکرار گفت تا گوش شنوایی باشد. یکی از موضوعات مهم برای صنعت فولاد این است که میگوییم ۳۰ میلیون تن تولید فولاد داریم، یعنی چیزی دو برابر تقاضا در داخل کشور؛ ازاینرو ما عملاً نمیتوانیم ظرفیتی را که در میانه راه به آن رسیدیم پر کنیم. وقتی هنوز تقاضای داخلی به عرضه نرسیده باید به گونهای برنامهریزی کنیم که همه صنایع فولادی برای صادرات در کنار سواحل راهاندازی شود.
باید آیندهپژوهی در صنعت فولاد موردتوجه باشد. دولت خواهناخواه دست از صنعت فولاد برمیدارد. طی چند سال آینده ورق نیز به حد اشباع میرسد.
امروز با رویههای موجود در غفلت خواهیم ماند و باید آینده را ببینیم. الزامات توسعه، الزام برونرفت از بحرانی بزرگ است که با آن درگیریم.
مهران محجوبنژاد، دبیر علمی همایش «توسعه متوازن و پایدار صنعت آهن و فولاد ایران»: ۳۰۰ میلیون تن مجوز کاغذی زنجیره فولاد تعیین تکلیف شود
صنعت فولاد در سالهای اخیر شاهد رشد قابلتوجهی در ظرفیتسازی و سرمایهگذاری بوده است. امروز ظرفیت تولید فولاد ما به ۵۰ میلیون تن رسیده و این در حالی است که تولید واقعی ما ۳۲ میلیون تن است. این پیشرفتها موجب حفظ رتبه دهم تولید فولاد در سطح جهانی شده و سهم قابلتوجهی از تولید ناخالص ملی را به خود اختصاص داده است؛ بهطوریکه ۱۶.۵ درصد از صادرات غیرنفتی کشور نیز به این زنجیره تعلق دارد.
نرخ بهکارگیری ظرفیتها باید موردتوجه باشد که در حال حاضر به ۶۵ درصد رسیده است. این نرخ، کمتر از میانگین جهانی است و باید در تحلیلهای خود به آن بپردازیم. هدف در برنامه هفتم توسعه، افزایش ظرفیت تولید فولاد به ۱۴۷ میلیون تن است.
یکی از چالشهای اصلی ما در این راستا، مجوزهای صادراتی است که در هر صنعتی میتواند مشکلساز شود و متأسفانه فولاد نیز از این قاعده مستثنا نیست. در حال حاضر، ظرفیت ما ۵۵ میلیون تن است و با احتساب مجوزها، این عدد به ۱۴۵ میلیون تن میرسد. اگر این روند کنترل نشود، ممکن است اعداد بهمراتب بزرگتری را مشاهده کنیم. همچنین، باید به چالشهای تأمین خوراک و کاهش عمر معادن توجه داشته باشیم؛ زیرا با افزایش ظرفیت تولید، عمر معادن نیز کاهش مییابد.
ما با کسری انرژی مواجهیم که این موضوع منجر به کاهش نرخ بهرهبرداری از ظرفیتها و افزایش عدم تولید خواهد شد. در سال ۲۰۲۳، ظرفیت فولاد ما ۶۵ میلیون تن است و مصرف ما حدود ۴۰ میلیون تن برآورد شده است. ازاینرو، باید بررسی کنیم که چه مقدار از این مازاد را میتوانیم صادر کنیم. سال گذشته، ما موفق به صادرات ۱۲ میلیون تن شدیم و پیشبینی میکنیم که این رقم در سال جاری به ۲۰ تا ۲۵ میلیون تن برسد.
۲۰ درصد از ظرفیت موجود مربوط به واحدهای القایی است که به دلیل نوسانات بازار و کسری انرژی ممکن است با چالش مواجه شوند. پیشبینی میکنیم که با ادامه روند فعلی، واحدهای کوچکتر که از نظر اقتصادی توجیهپذیر نیستند، حذف شوند.
برای حل این مشکلات، باید به سمت ایجاد سبدی از پروژههای عمودی و افقی حرکت کنیم. ما بر این باوریم که حدود ۹۰ تا ۹۵ درصد ظرفیت کشور باید در ۷ یا ۸ واحد بزرگ متمرکز شود. اما در حال حاضر، مجوزهای لازم برای توسعه این واحدها محدود شدهاند و نیازمند کار کارشناسی بیشتری هستیم.
در نهایت، باید به مسئله ۳۰۰ میلیون تن مجوز کاغذی موجود در زنجیره فولاد اشاره کنم که باید تعیین تکلیف شود. امیدوارم با همکاری و همفکری فعالان صنعت فولاد، بتوانیم راهکارهای مؤثری برای پیشبرد اهداف صنعت فولاد کشور پیدا کنیم.
بهرام شکوری، رئیس کمیسیون معادن و صنایع معدنی اتاق ایران، در دومین پنل تخصصی همایش، با عنوان «نقش تأمین مواد اولیه تولید و تجارت در توسعه پایدار و متوازن صنعت آهن و فولاد ایران»: استراتژی مدون صنعت فولاد در کشور تدوین شود
باید استراتژی مدون صنعت فولاد در کشور تدوین شود تا با توجه به آینده بازار فولاد، بتوان در بازارهای جهانی رقابت کرد. به نظر من مشکل اساسی، نبود استراتژی توسعه صنعتی مدون در کشور است. در قالب این استراتژی باید جانمایی شرکتها، میزان تولید، روش تأمین مواد اولیه، تأمین زیرساختهای انرژی، بازارهای هدف، تولید فولاد سبز، جهتگیری دنیا در زمینه تولید فولاد و… مشخص شود. ما در کشور هدفگذاری تولید ۵۵ میلیون تن فولاد را داریم و با توجه به توسعههای کشورهای اطراف در این زمینه از بازار عقب میمانیم.
تولید فولاد سبز بهشدت موردتوجه قرار گرفته است و اگر نتوانیم رقابت کنیم همه سرمایهگذاریها هدر خواهد رفت و با شرایط فعلی فقط میتوانیم بازار داخل را تأمین کنیم.
در خصوص ظرفیتهای اکتشافی معادن در کشور نیز باید گفت تمام کشور ظرفیتهای معدنی دارد که سنگآهن نیز سهم خوبی دارد؛ اما اولین نیازِ اکتشاف، دسترسی به زمین است. بااینحال، سازمان منابع طبیعی، محیطزیست و وزارت صمت، کشور را محدود کردهاند و تنها ۸ درصد قابلدسترسی است و از این میزان ۱۸ درصد نیز در دست سازمان انرژی اتمی است.
بر اساس آمار معاون وزیر صمت، تنها یک تا ۴ درصد از پروانههای استعلام جواب میگیرد و تنها ۲ درصد از معادن در دسترس فعالان صنعت فولاد است.
قوانینی را وضع میکنند که امکان دسترسی به زمین برای صنعتگران را به صفر میرساند و اگر میخواهیم توسعهای در حوزه معدن اتفاق بیفتد باید تدوین استراتژی را مورد توجه قرار دهیم.
احمد خوروش، رئیس کمیسیون معادن اتاق اصفهان، در دومین پنل تخصصی همایش، با عنوان «نقش تأمین مواد اولیه تولید و تجارت در توسعه پایدار و متوازن صنعت آهن و فولاد ایران» تصمیمات خودسرانه چالشهای صنعت فولاد را تشدید میکند
تصمیمات خودسرانه و بدون مشورت با متخصصان در خصوص صنعت فولاد، چالشهای این صنعت را تشدید میکند.
زنجیره فولادی کشور ما دارای بیماری مزمنی است که در خود زنجیره ریشه دوانده است. اگر مدیریت بهدرستی و با رویکردی عدالتمدارانه بر این زنجیره حاکم شود، میتوانیم به نتایج بهتری دست یابیم.
وی افزود: گاهی تصمیمات بهصورت خودسرانه و بدون مشورت با متخصصان و افراد تأثیرگذار اتخاذ میشود که این امر چالشهای جدی به همراه دارد. برای مثال، از ابتدای سال جاری تا امروز، بخشنامهای که در بهمنماه صادر شد، موجب اختلالاتی در کل زنجیره گردید و باعث شد توقفی در روند فعالیتها ایجاد شود.
همچنین نرخ سود واحدها بهگونهای تغییر کرد که انگیزه و شتاب لازم برای توسعه و صادراتمحوری که باید در اولویت قرار گیرد، از بین رفت. در حوزه ماشینآلات با فرسودگی شدید روبهرو هستیم و تولیدکنندگان بهناچار با تجهیزاتی کار میکنند که کارایی لازم را ندارند.
این مشکلات بهویژه در عرصه اکتشاف و استخراج نیز نمود پیدا کرده است. خواهش من این است که ما بهعنوان تولیدکنندگان با همدلی و همکاری، صدای واحدی را از حاکمیت بخواهیم. تولید میتواند نجاتدهنده ما باشد، اما اولین جایی که محدودیتها به سمت آن روانه میشود، خود تولید است. مشکلات مالیاتی، حقوق دولتی و سایر موانع بر سر راه تولیدکنندگان قرار دارد.
امیدوارم با حمایتهای لازم از سوی حاکمیت و توجه به مسائل فولاد و پتروشیمی، بتوان به سمت حل مشکلات پیش رو گام برداریم.
محمدکاظم صباغی هرندی، مدیر ارشد خدمات فنی و پشتیبانی شرکت فولاد مبارکه، در سومین پنل تخصصی همایش با عنوان «چالشهای زیرساخت و انرژی در توسعه پایدار و متوازن صنعت آهن و فولاد ایران»: عدم تحقق تعهدات وزارت نیرو در قبال صنایع
میزان خاموشیهای صنایع فولادی در سال جاری بهشدت افزایش یافته است و چنانچه فولاد مبارکه نیروگاه سیکل ترکیبی را بهرهبرداری نمیکرد، صنعت فولاد با مشکل جدی روبهرو میشد.
این همایش در حالی برگزار میشود که نزدیک ۲ ماه است اکثر صنایع فولادی با چالش جدی قطعی برق روبهرو هستند و در توقف تولید به سر میبرند.
اغلب شرکتهای فولادی در فروردین و اردیبهشتماه تولید دارند و چهار ماه بعد به دلیل محدودیت برق تعطیل میشوند. در مهر و آبان تولید صورت میگیرد و در چهار ماه بعدی به دلیل محدودیت گاز تولید متوقف میشود.
باید برای هرگونه توسعه متوازن و غیرمتوازن، ایجاد زیرساخت انرژی موردتوجه باشد. امروز صنعت فولاد با دو چالش تأمین پایدار انرژی و افزایش نرخ حاملهای انرژی روبهرو است.
سهم صنعت در جهان از انرژی الکتریکی برق حدود ۴۲ درصد و در ایران نزدیک به ۳۵ درصد است. این در حالی است که سهم آهن و فولاد نزدیک به ۷.۱ درصد و کمتر از ۱۰ درصد است و باید توجه داشت که در زمان اعمال محدودیت برق، برق صنایع به میزان ۹۰ درصد محدود شده است.
اخیراً نیز مدتزمان خاموشی بهشدت افزایش داشته است. علت این امر عدم تعهد وزارت نیرو به برنامه مدیریت برق در تابستان است. باید توجه داشت که از ابتدای تیرماه تا اواسط شهریورماه در بهترین حالت ۱۲۰ مگاوات برق به فولاد مبارکه داده شده که معادل برق موردنیاز یک کوره است و در برخی از مواقع این سهمیه به صفر میرسد.
خوشبختانه فولاد مبارکه طی دو سال گذشته به حوزه انرژی وارد شد و دو واحد گازی نیروگاه سیکل ترکیبی را خرداد و تیرماه به مدار وارد کرد. اگر این نیروگاه به بهرهبرداری نرسیده بود، مشکل جدی در حوزه تولید فولاد در کشور داشتیم.
همچنین فولاد مبارکه راهاندازی نیروگاه خورشیدی ۶۰۰ مگاواتی را در دستور کار دارد که تا قبل از اعمال محدودیتهای سال آینده ۱۲۰ مگاوات آن وارد مدار خواهد شد. از سویی نیز احداث نیروگاه ۱۰۰ مگاواتی بادی در منطقه خواف در دستور کار است که طرح مطالعات آن انجام شده و با بهرهبرداری کامل از این سه پروژه نیروگاهی، از تولید ۲.۵ میلیون تن کربن جلوگیری خواهد شد.
باید از صنایع برای راهاندازی نیروگاه و ایجاد زیرساخت حمایت شود، زیرا صنایع برای پایداری تولید هم که شده بهخوبی و بهتر میتوانند از نیروگاهها بهرهبرداری کنند.
سهم آهن و فولاد کشور در زمان اعمال محدودیتها از گاز حدود ۳ الی ۴ درصد است. این در حالی است که بهصورت متوسط در این شرایط ۸۰ درصد از محدودیت گاز به صنایع فولادی اختصاص مییابد.
در خصوص افزایش نرخ حاملهای انرژی آب، برق و گاز نیز باید گفت نرخ آب از سال ۹۸ تا ۱۴۰۲، ۱۱.۶ برابر افزایش یافته است؛ همچنین قیمت برق از سال ۹۸ تا سال ۱۴۰۲ به حدود ۱۷ برابر سال ۹۸ رسیده است. نرخ گاز در سال ۱۴۰۲ نسبت به سال ۹۸ حدود ۱۴.۲ برابر شده است. این در صورتی است که سهم هزینههای انرژی در سال ۹۸ از ۷ درصد به ۱۳ درصد در سال ۱۴۰۲ رسیده است.
برای تأمین انرژی صنایع نیز باید گفت ایجاد بازار انرژی بهمنظور خریدوفروش برق و گاز صرفهجوییشده و برقراری ارتباط بین مصارف خانگی بهعنوان فروشنده با صنعت بهعنوان خریدار، اجرای تعهدات وزیر نیرو در تفاهمنامه وزارتخانههای صمت و نیرو در خصوص احداث ۱۰ هزار مگاوات نیروگاه توسط صنایع، تخصیص گاز به نیروگاههای احداثشده توسط صنایع، احتساب نرخ گاز نیروگاهی برای نیروگاههای احداثشده توسط صنایع و تدوین بستههای مشوق سرمایهگذاری برای صنایع پرمصرف برای مشارکت در ذخیرهسازی گاز و پروژههای صرفهجویی با رویکرد تخصیص گاز صرفهجوییشده به صنایع از راهکارهای پیشنهادی است.
وزارت نیرو به تعهدات خود در قبال تولید برق صنایع عمل نکرده است. این وزارت قرار بود به میزان برق تولیدی توسط صنایع از محدودیت برق آنها بکاهد که این امر صورت نگرفت.از سویی نیز صنایع برای بهینهسازی لوازمخانگی برای مصرف انرژی مشارکت خود را آغاز کردهاند؛ اما هنوز تضمینی برای تحقق وعدههای وزارت نیرو و وزارت نفت در این زمینه داده نشده است.
یحیی پالیزدار، مدیرعامل صندوق سرمایهگذاری خطرپذیر فولاد مبارکه، در پنل تخصصی «نقش ارتقا تکنولوژی و هوشمندسازی در توسعه پایدار و متوازن صنعت آهن و فولاد ایران»: برنامهریزی تحول دیجیتال و اقتصاد چرخشی در فولاد مبارکه
باید اکوسیستم نوآوری و فناوری در شرکتهای صنعتی ایجاد شود، برای آن برنامه زمانبندی بلندمدت دیده شود و تحت تأثیر تغییر مدیریتها نباشد.
اگر بخواهیم به این نکته بپردازیم که چقدر ظرفیت وجود دارد، باید گفت ظرفیت بالقوه زیاد است؛ اما نمیتوانیم بسیاری از آنها را در سیستم خود پیادهسازی کنیم.
بسیاری از شرکتهای دانشبنیان و استارتآپها نمیدانند در صنعت فولاد به چه چیزهایی نیاز است و نمیتوانند تواناییهای خود را با ما هماهنگ کنند.
همکاری دانشبنیانها و استارتآپها با صنعت فولاد نیاز به حجم زیادی سرمایهگذاری دارد. از سویی نیز این سرمایهگذاریها باید خطرات زیادی بپذیرد و کمتر شرکتی حاضر به پذیرش این خطرات است.
در کشورهایی مانند چین، شرکتهای فولادی پول را از سیستم خود بیرون میکشند و در دانشبنیانها و استارتآپها سرمایهگذاری میکنند. حجم سرمایهگذاری ۱۰ شرکت چینی فعال در صنعت فولاد از سال ۲۰۱۳ تا ۲۰۲۳ حدود دو برابر شده است. بائو ۲.۵ میلیارد دلار در تحقیق و توسعه سرمایهگذاری کرده و این شرکت الگویی خوب برای دیگر صنایع است.
پتانسیل در دانشبنیانها وجود دارد؛ اما بدون مداخله خودمان این امر اجرایی نمیشود. کار اصلی ما سرمایهگذاری است و بیش از هزار میلیارد تومان سرمایهگذاری در بیش از ۳۰ شرکت دانشبنیان داشتهایم. در حوزه تحول دیجیتال در ۱۵ شرکت حدود ۴۰۰ میلیارد تومان سرمایهگذاری کردهایم که در حوزه رباتیک، هوش مصنوعی، پایش مانیتورینگ، لیزر و … فعالیت داشتهاند.
محصولات شرکتهای تحول دیجیتال در حال حاضر در فولاد مبارکه مورد استفاده قرار گرفتهاند و میتوان گفت امروز یکی از اصلیترین اکوسیستمهای سختافزاری در فولاد مبارکه ایجاد شده است.
ما در حوزههای دیگر ازجمله تحول دیجیتال و اقتصاد چرخشی نیز برنامهریزی داریم. ما خود را در سرمایهگذاری در شرکتها محدود نکردیم؛ زیرا بر این باوریم که سرمایهگذاری در این شرکتها حاصل زحمات قبلیهاست.
ما امروز در فولاد مبارکه با پارکهای علم و فناوری در ۱۳ استان تعامل داریم. در مشهد، قم، تبریز، تهران، کرمان و… سرمایهگذاری کردهایم و این دسترنج گذشتگان بوده است؛ ازاینرو برنامه گرنت را در ۲ سطح گرنت فناوری و گرنت دانشگاهی دنبال میکنیم.
شرکت فولاد مبارکه در حال حاضر ۷۰ میلیارد تومان در شهرک علمی و تحقیقاتی گرنت دارد و این میزان گرنت در دانشگاهها حدود ۶۰ میلیارد تومان است.
در خصوص چالش کنونی در حوزه حمایت از دانشبنیانها باید گفت چالش اصلی در حوزه حمایت از دانشبنیانها این است که این شرکتها تنها در صورت وصل شدن به شرکتهای بزرگ امکان بزرگ شدن دارند و ما اعتقاد داریم شرکتهای دانشبنیان امکان صادرات فنی و مهندسی دارند و از شرکتهای بزرگ میخواهیم این شرکتها را حمایت کنند تا بزرگتر شوند.
سازوکارهای معاملاتی در داخل شرکتهای بزرگ لزوماً همراستا با این نیست که این شرکتها معادل بیرونی ندارد. این سازوکارها دلیل دیگری است که این شرکتها نمیتوانند داشتههای خود را بهخوبی عرضه و رشد را تجربه کنند.
اکبر گلبو، مدیرعامل شرکت ایریسا، در پنل تخصصی «نقش ارتقا تکنولوژی و هوشمندسازی در توسعه پایدار و متوازن صنعت آهن و فولاد ایران» در همایش «توسعه متوازن و پایدار صنعت آهن و فولاد ایران»: هوشمندسازی در فولاد مبارکه کاهش مصرف انرژی، افزایش بهرهوری و چابکی را به دنبال داشته است
پروژههای هوشمندسازی فولاد مبارکه کاهش مصرف انرژی و افزایش بهرهوری و چابکی را به دنبال داشته است. همچنین این شرکت برای همراستا شدن با تحولات جهانی نیز با پیشرفتهای تکنولوژی همراه شده است و در کنار آن تربیت رهبران دیجیتال را دنبال کرده است.
زمانیکه به منابع مراجعه میکنیم، اولین چالش در سال ۲۰۱۶، تحول دیجیتال و سومین چالش امنیت سایبری بوده است و این موضوعات در سطح جهانی اهمیت داشته و دارد.
انقلاب صنعتی چهارم با ۱۴ انرژی-تکنولوژی یا فناوری نوظهور شکل گرفت که شامل رباتها، هوش مصنوعی، واقعیت مجازی، دوقلوی دیجیتال، اینترنت اشیا و … میشود. فولاد مبارکه برای همراستا شدن با تحولات جهانی نیز با پیشرفتهای تکنولوژی همراه شده است.
تحول دیجیتال و هوشمندسازی باعث ۶ تا ۸ درصد افزایش بهرهوری کارخانه میشود. با اجرای پروژههای هوشمندسازی در فولاد مبارکه در ۶ ماه اول اجرای پروژه با کاهش مصرف انرژی روبهرو بودیم و این دستاورد قابلتوجهی است.
سایر پروژهها نیز مانند کنترل کیفی هوشمند، لجستیک هوشمند و… دستاوردهای زیادی دارند و به صنعت کاهش ضایعات و چابکی کمک میکنند. البته در این حوزه نباید دچار پروپاگاندا شد و در مقابل در این مسیر باید اکوسیستمسازی و آموزش را پیگیری کرد.
یکی از کارهای بسیار مفید و مؤثر که در فولاد مبارکه دنبال شده است تربیت رهبران دیجیتال در این شرکت بوده است. البته باید توجه کرد که برای این موضوع حتماً باید بودجه در نظر گرفت، زیرا در غیر این صورت امکان تحقق آن برای زیرساختها و کاربردها وجود ندارد.
هوشمندسازی امروزه بهعنوان یک ضرورت در بسیاری از صنایع مطرح میشود، اما ورود به این حوزه نیازمند برنامهریزی دقیق است. چند نکته کلیدی که در این مسیر میبایست بهعنوان بایدها و نبایدها مدنظر قرار داد، عبارتاند از: ۱- اجتناب از تصمیمگیریهای عجولانه؛ ۲- تعادل بین مطالعه و عمل؛ ۳- انتخاب مشاور مناسب؛ ۴- اکوسیستمسازی؛ ۵- توجه به آموزش نیروی انسانی؛ ۶- تأمین بودجه کافی، زیرا اختصاص بودجه مناسب، یکی از پیشنیازهای اصلی برای اجرای موفق پروژههای هوشمندسازی است.
در مجموع، هوشمندسازی یک فرایند پیچیده و چندجانبه است که نیازمند برنامهریزی دقیق، همکاریهای گسترده و سرمایهگذاری مناسب است.
گفتنی است همایش «توسعه متوازن و پایدار صنعت آهن و فولاد ایران» روز چهارشنبه ۷ شهریورماه ۱۴۰۳ در اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی اصفهان با چهار پنل تخصصی برگزار شد که عبارتاند از: ۱- سیاستگذاری و نظام حکمرانی در توسعه پایدار و متوازن صنعت آهن و فولاد ایران؛ ۲- نقش تأمین مواد اولیه تولید و تجارت در توسعه پایدار و متوازن صنعت آهن و فولاد ایران؛ ۳- چالشهای زیرساخت و انرژی در توسعه پایدار و متوازن صنعت آهن و فولاد ایران؛ ۴- نقش ارتقای تکنولوژی و هوشمندسازی در توسعه پایدار و متوازن صنعت آهن و فولاد ایران. در پایان این همایش نیز از کتاب «روایت فولاد» رونمایی شد.